علم تفسیر قرآن

اشاره:

لغت، تفسیر، موضوع و فائده‌ی آن، چرا به تفسیر نیازمندیم؟ اختلاف سلیقه‌ی مفسران، اقسام تفسیر نویسندگان، تفسیر تا قرن ۱۴

 

کلمه‌ی تفسیر:

از ماده و ریشه‌ی فَسَرَ» به معناى کشف و روشن‌نمودن است. بعضى آن را از اصل سَفَرَ» که آن نیز عبارت از کشف و ظهور است -چنان‌که گویند أسْفَرَ الصبحُ» یعنى صبح ظاهر شد- گرفته‌اند.

 

کلمه‌ی تأویل:

کلمه‌ی تأویل به معناى بازگرداندن و از اصل اَوْل»(بازگشتن) جدا شده است.

قاموس(۱) محیط‍‌: تأویل کلام همان تفسیر و بیان آن می‌باشد، بنابراین تأویل با کلمه‌ی تفسیر در معنى فرق ندارد.

قاموس و مجمع البحرین تفسیر را بیان مطلب مشکل و پرده‌برداشتن از آن و تأویل را برگرداندن یکى از دو معنا به دیگرى می‌داند. اما در اصطلاح دانشمندان کلمه‌ی تفسیر در دو مورد به کار رفته است:

۱- در فن بدیع که متکلم سخنى می‌گوید و کلامى می‌آورد که به تنهایى و مستقلاًّ معناى مورد نظر از آن فهمیده نمی‌شود و نیازمند به جمله و کلام دیگرى است که آن را روشن کند و تفسیر نماید و این نوع تفسیر خود یکى از محسنات معنوى است و در فن بدیع از آن بحث شده است و مربوط‍‌ به فن ماست.

۲- در مورد علم قرآن و شرح و شناسایى احکام و معانى آن، و تفسیر بدین معنى مورد توجه ما است و تعریف‌هاى مختلفى براى آن بیان شده است. بعضى می‌گویند: تفسیر، دانستن قواعد و اصولى است که به سبب آن معانى کلام خدا از امر و نهى و مانند آن فهمیده می‌شود. فخر رازى می‌گوید: تفسیر علمى است که می‌خواهد مراد خدا را از قرآن مجید روشن کند و همین تعریف را تفتازانى دارد و می‌گوید علمى است که بحث می‌کند از احوال الفاظ‍‌ قرآن از نظر دلالت بر آن‌چه مراد و منظور از آن است. ابوحیان براى تفسیر تعریفى جامع‌تر و وسیع‌تر آورده و علم تجوید را در آن داخل کرده است؛ او می‌گوید: [تفسیر] علمى است که از چگونگى قرائت و خواندن الفاظ‍‌ قرآن و پى‌بردن به سؤالات و احکام و حالات کلمات به تنهایى و یا در جمله و معانى آن کلمات در دو حالت بحث می‌کند. زرکشى در تعریف تفسیر به بیان آن‌چه تفسیر بدان نیازمند است پرداخته و می‌گوید: تفسیر علمى است که به وسیله‌ی آن، کتاب نازل بر قلب محمّد (قرآن) دانسته می‌شود و با شناسایى اسباب نزول آیات و ناسخ و منسوخ و در دست‌داشتن قواعد صرف و نحو و قرائت، می‌توان معانى و احکام و حکم آن را فهمید. علامه تفتازانى هیچ‌کدام از این تعریف‌ها را نپسندیده و می‌گوید: این‌ها به اصطلاح، جامع و مانع نیستند و خود در تعریف تفسیر می‌گوید: تفسیر شناختن کلام خدا است از نظر قرآن‌بودن و دلالت آن بر آن‌چه به طور یقین و یا به صورت گمان مراد و مقصود خدا است. ولى با توجه به این‌که علم تفسیر در ضمن بیان آیات به بیان مسائلى از علوم مختلف مى‌پردازد نمى‌توان براى آن تعریفى کامل و جامع آورد.

 

پی‌نوشت‌ها:

۱- کتاب لغت معروف

 

* منبع: تفسیر مجمع‌البیان، فضل بن حسن طبرسی، جلد ۱، صفحه‌ی ۱ و ۲


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها